۲ مطلب با موضوع «چَِاَِلَِشَِـَِ ڪَِــتَِـاَِبَِخَِوَِنَِیَِ» ثبت شده است

#14

امممم

کتاب مغازه ی خودکشی

خب یه جورایی این کتاب اوایلش رو بهتر درک میکردم.

داستان درباره ی دنیایی حرف میزنه که آدما هر روز توش خودکشی میکنن.

خیلی زیاد...

اصل داستان درباره ی یه خونواده ای بود که یه مغازه به اسم مغازه ی خودکشی داشتن که توش وسایلی که خودکشی رو راحت تر میکرد یا به عبارتی باعث میشد موفقیت آمیز باشه میفروختن.

دوتا پسر و یه دختر داشتن.

پسر کوچیکه که خیلی اتفاقی به دنیا اومد زیادی خوشبین بود و هیچ تناسبی با بقیه نداشت و خب در ادامه تلاش میکرد که دنیا رو تغییر بده و اینجور چیزا.

من چون خودم یه جورایی داستان دارک و غمگین بیشتر دوس دارم اوایل این کتاب که راجع به اون دنیای تاریک و پر از غم حرف میزد رو بیشتر دوس داشتم.

از یه طرف اوایل کتاب چندتا جمله ی خیلی قشنگ داشت...

مـثـ سـتـارهـ هـایـ دنـبـالـهـ دار آدمـا از سـاخـتـمـونـا سـقـوطـ مـیـکـنـنـ

بـهـ عـلـتـ عـزاداریـ بـاز اسـتـ( روی سر در مغازه این جمله بود)

مـاهـ در آسـمـانـ پـدیـدار شـد و شـبـ را در خـود غـرقـ کـرد

راستش آلن(همون کوچیکترین پسر) رو نمیتونستم درک کنم.

مثل همه ی افراد توی کتاب که اونو نمیفهمیدن.

دوسش داشتم اما...

اون حجم از خوش بینی 

اون همه رنگای قشنگی که تو چشماش بود و دنیا رو با اونا میدید

اون حباب کوچولوی رویاهاش که با اون پرواز میکرد

اینا رو نمیتونستم درک کنم.

یا شاید

واسه منم مثل آدمای اون مغازه باورکردنی نبود.

و درنهایت همه چیز عجیبه

خیلی متفاوت

و پیش بینی نشده...

  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • Mn Rn
    • Monday 31 Mordad 01

    #13

    خب تو فکر اینم که یه چالش برای خودم داشته باشم...

    شاید باعث شد بتونم حداقل دنیای سیاه و سفیدم یه رنگ دیگه هم داشته باشه.

    شمام اگه دوس دارین میتونین با من پیش برین و تو نظرات به منم یه چیزایی معرفی کنین.

    اممم

    میخوام تعداد کتابایی که میخونمو زیاد کنم و اینکه راجبشون اینجا هم یکم حرف بزنم ...

    پس هر کتابی رو که خوندم هر تغییری که رو روحم داشت یا جذابیتاشو تعریف میکنم.

    همین.

    پ.ن:اگرچه اوضاعم هنوز زیاد جالب نیست اما تصمیم گرفتم یواش یواش از زیر اون همه خاک خودمو بکشم بیرون.

  • ۲
  • نظرات [ ۲ ]
    • Mn Rn
    • Sunday 30 Mordad 01
    ◉━━━━━━───────
    ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
    فقط احساسات یهویی که توی مغزم منفجر میشن:/
    Hate everything
    ╭🦋•ᴛᴏᴅᴀʏ ɪ ᴄʜᴏᴏsᴇ ᴛᴏ ʙᴇ ᎻᎪᏢᏢY•╮
    🌩•𖤝انتخابِ امروزِ من خوشحال بودن
    𝐵𝑢𝑡 𝑦𝑜𝑢𝑟 𝑝𝑎𝑖𝑛 𝑖𝑠 𝑚𝑦 𝑝𝑎𝑖𝑛
    𝑊𝒉𝑒𝑛 𝐼 𝑟𝑒𝑎𝑙𝑖𝑠𝑒𝑑 𝑡𝒉𝑎𝑡, 𝐼 𝑣𝑜𝑤𝑒𝑑 𝑡𝑜 𝑚𝑦𝑠𝑒𝑙𝑓
    𝑊𝑖𝑡𝒉 𝑡𝒉𝑒 𝑤𝑖𝑛𝑔𝑠 𝑜𝑓 𝐼𝑐𝑎𝑟𝑢𝑠 𝑦𝑜𝑢 𝑔𝑎𝑣𝑒 𝑚𝑒
    𝑁𝑜𝑡 𝑡𝑜𝑤𝑎𝑟𝑑𝑠 𝑡𝒉𝑒 𝑠𝑢𝑛 𝑏𝑢𝑡 𝑡𝑜𝑤𝑎𝑟𝑑𝑠 𝑦𝑜𝑢
    𝐿𝑒𝑡 𝑚𝑒 𝑓𝑙𝑦 🤍
    ____________
    ○━─ᴵ'ᴹ ᶠᵁᴸᴸ ᴼᶠ ᴾᴬᴵᴺ •͜• ──⇆
    수없이 헤매도 난 나의 길을 믿어볼래

    No matter how much I wander, I want to believe in my path

    هر چقدر هم سرگردان بشم، باز هم میخوام به راه خودم ایمان داشته باشم
    *******
    How much of the world must we pass through to arrive at ourselves?

    چقدر باید این دنیا رو طِی کنیم تا به خودمون برسیم؟
    ^_^
    ☆☆☆☆☆☆☆☆
    We are all alone
    In ways no one understands

    همه‌ی ما تنهاییم، طوری که هیچکس متوجهش نمیشه
    J.M
    آخرین مطالب
    نویسندگان